جغله های صالحینی

حلقه صالحین شهید ردانی پور | پایگاه مقاومت بسیج شهید بهشتی دولت آباد

جغله های صالحینی

حلقه صالحین شهید ردانی پور | پایگاه مقاومت بسیج شهید بهشتی دولت آباد

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

  • در تاریخ :94/02/21 15:19:36
  • توسط : امین داوری
  • نظرات : ۲
  • بازدیدها : ۵۶۰
سری اول پیامک های صالحینی را می تونید از اینجا بخونید.

جهت مشاهده سری دوم پیامک های صالحینی بر روی ادامه مطلب تلیک کنید



ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﻡ پیامک ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﻨﺎﯾﺎﺕ ﺩﺍﻋﺶ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﯾﻪ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺘﻦ ﺑﻪ 9930 ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﻨﯿﺪ
ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ
ﺑﻌﺪ ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ جایزه خود در جشنواره صالحین ﺍﻧﺼﺮﺍﻑ ﺩﺍﺩﯾﺪ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﯾﻢ!
ﺍﻻﻥ 4 ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻡ !!!
-------------------------------------------------
تاحالا دقت کردین؟








هر سرگروهی میخواد موضوع حلقه رو باکشیدن شکل توضیح بده قبلش میگه:حالا من زیاد نقاشیم
خوب نیسا!
-------------------------------------------------
با این توصیفاتى که امروز من تو حلقه از بهشت شنیدم 
.
.
.
.
.
.
مثل: شراب - باغ - حورى - دور همى ...
من خودمم بخوام بیام خونوادم نمیذارن :|
شما برید خوش باشید;-)
-------------------------------------------------
شبکه افق تبلیغ شرکت تو حلقه های صالحینو گذاشته 
مرده با نازو اشوه میگه من از وقتی تو حلقه صالحین شرکت میکنم
 ریزش موهام قطع شده!!!
.
.
.
.
دو روزه هنگ کردم، نمی دونم چی بگم...
-------------------------------------------------
سال قبل هر وقت می خواستم بیام حلقه، تو راه گربه ها رو از دو کیلومتری پخ میکردم دومتر میپریدن هوا، الان از کنارت رد میشن یه نگاه معنا داری هم میکنن که آدم خجالت میکشه چیزی بگه،
کم مونده به نشانه ی تاسف سری هم تکون بدن
-------------------------------------------------
روزی یکی از متربیان داشت رد میشد ...
 .
 .
 .
 .
 .
 .
 .
 .
 .
 .
 .
 .
نیم نمره بهش دادن قبول شد...‎
نه خداییش جک بی مزه تر از این شنیده بودین... خخخخخخخخ
-------------------------------------------------
دعای یک صالحینی
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﻣﻦ ﺩﻟﺴﻮﺯ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ .
.
.
.
.
ﻟﮑﺴﻮﺯ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﻟﮑﺴﻮﺯ--
.
.
ﺑﺎ ﻟﻜﺴﻮﺯ ﺩﻟﺴﻮﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻴﺎﺩ ...
ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﻮﺩ
ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﻲ ﻫﺎ ﺗﻌﻄﻴﻞ
-------------------------------------------------
ﺁﻏﺎﺯ ﻫﺮ ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻫﺮ ﺁﻏﺎﺯ
ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻬﺎﯾﺶ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺷﺮﻭﻉ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ
.
.
.
.
.
.
ﻣﻨﻢ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﮐﻼﺳﻪ، این هفته تو حلقه گفتم.
-------------------------------------------------
سرگروه به متربی پیامک میده:سلام عزیزم،اگه موافقی تابستون بریم شمال عدد "1" و اگه میخوای بریم مشهد "سینوس 23به توان7 تقسیم بر 2/763 ضربدر657 رادیکال 5 به توان2 تانژانت 786 مبنای21" رو پیامک کن!
.
.
.
.
.
.
.
جواب متربی
۰/۰5738777325
دمش گرم... السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
-------------------------------------------------
مردم بعد یه مدت دست میکنن تو لباس قدیمیشون پول در میارن
 من دست میکنم تو جیبم برگ های تقلب در میاد
.
.
البته بگم این جریان مال قبل از ورود به حلقه بوده ها (دوران جاهلیت)
-------------------------------------------------
بزرگترین شکست زندگیم زمانی بود که
توی حلقه سر جلسه امتحان کتبی سرگروهمون اومد بالاسرم بهش
گفتم
امکانش هست یه کمکی کنید! :(
سرگروهمون لبخند زد بعد دست کرد توی جیب شلوارش یه پونصد تومنی گذاشت روی برگم!!! :|
ینی شکستی که اون روز تو زندگیم خوردم هیتلر از متفقین نخورد :|
-------------------------------------------------
به Google Translate دستور پخت یه کیک رو دادیم برامون ترجمه کنه تا تو حلقه واسه پذیرایی آماده کنیم
یه جاش میگه :تخم مرغها رو با ضرب و شتم وارد آرد کنید!
-------------------------------------------------
آیا میدانستید:

در زمان هخامنشیان چاپار های اسب سواری بودند که سرعتشون از اینترنت ایران بیشتر بود؟؟

جان من میدونستید ؟

می میریم تا بخوایم وبلاگ حلقه رو بروز کنیم
-------------------------------------------------
طرف تو حلقه ده تا چای میخوره، سرگروهش شاکی میشه میگه خسته نشدی انقدر چای خوردی? میگه راست می گی یه چای بیار بخوریم خستگیمون در بره!
-------------------------------------------------
یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه،آقا من سه روز بش آب میدادم.روز سوم وقتی از سر کار اومد گلدونو برداشت،یه سینی با چاقو برداشت شروع کرد به قاچ کردن گلدون...

.
.
.
.
.
.
.
.
اونجا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!!
برگرفته از خاطرات یک متربی از دهه شصت...
-------------------------------------------------
یکی از بچه های حلقه داشته گریه میکرده میگن چی شده ؟میگه پشیمونم که چرا به حرف سرگروهم گوش نکردم،میگن حالا چی گفت؟میگه :من که گفتم گوش نکردم!
-------------------------------------------------
ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﺑﺎ ﻳﻪ ﺍﺭﺩﻙ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻴﻜﻨﻪ ...
ﺍﮔﻪ ﮔﻔﺘﻲ ﺑﭽﺸﻮﻥ ﭼﻲ ﻣﯿﺸﻪ؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﻤﻴﺸﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﺩﻋﺎ ﻛﻦ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ تو وبلاگ حلقه ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بذﺍﺭﯾﺪ.
ﻟﻄﻔﺎ ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ ﻧﮑﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻣﯿﭙﺎﺷﻪ 
-------------------------------------------------
قاضی: چرا با سر زدی توی صورت سرگروهت؟
متربی : جناب قاضی! خودش خواست، هر وقت من را می‌دید، می‌گفت بعد از حلقه یک سری به ما بزن.
-------------------------------------------------
آیا حلقه های صالحین ادامه پیدا خواهد کرد؟ 
چه آینده ای در انتظار متربیان است؟ 
آیا اجرای جشن پتو برای تازه وارد ها یک عمل قانونیست؟ 
کارشناسان پاسخ می دهند: 
امشب در گفتگوی ویژه خبری 22:45از شبکه دو سیما
-------------------------------------------------
ﺩﯾﺸﺐ با بچه ها بعد از حلقه داشتیم می اومدیم خونه، تو راه ﻣﺎﺷﯿﻦ یه آقاهه ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺣﺮﮐﺖ ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻪ ﺑﺎ بچه ها ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻫﻠﺶ ﺑﺪﯾﻢ ...
ﺭﻭﺷﻨﺶ ﮐﻪ نشده ﻫﯿﭻ، تاﺯﻩ ﭼﺮﺥ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺍﻧﺪاختیم ﺗﻮ ﺟﻮﺏ! ﺑﻌﺪﺵ طرف ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭﺍﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﺞ ﻫﻞ ﺩﺍﺩﯾﺪ!
-------------------------------------------------
پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به سرگروهمون نشون دادم ، میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !

بعضیاش خیلی قشنگ و بامزه بودن...
خدا نگهدارتون باشه.
ان شاءا...
22 Ordibehesht 94 ، 13:43 احسان فتاحی
با نظرت در مورد اینترنت ایران موافقم تازه دانشمندان کشف کردند که یه لاک پشت فلج با سه بار سکته مغزی بازم 15 درصد سرعتش از اینترنت ایران بیشتره!....                                         
پاسخ:
خخخخخخ..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">